نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
مدرس حوزه و پژوهشگر جامعه الزهرا
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
نظریه تفسیر ادبی یکی از رویکردهای معاصر در مطالعات قرآنی است که امین خولی نواندیش مصری آن را طرح کرد و در ادامه شاگردان وی این نظریه را در تفسیر عملی نمودند. خولی نظریه خود را تنها در آثار پراکندهای بیان کرده و ماهیت تفسیر ادبی از نظر او چندان روشن نیست، به ویژه اینکه به جهت کاربرد واژه «ادب» در این رهیافت تفسیری، معنای مشهور ادب به ذهن متبادر میشود. بدر این مقاله تلاش شده به روش اسنادی و بنا بر دادههای کتابخانه ای و با تمرکز بر آثار خولی به این سوال پاسخ داده شود که ماهیت تفسیر ادبی در نظریه امین خولی چیست و چه تمایزی با رویکردهای همسو دارد. یافتهها نشان داد واژه ادبی در نظریه خولی به نوعی معادل یا لازمه واژه فرهنگی است، نه دستور زبان و ادبیات عرب؛ و به عبارت دقیقتر تفسیر ادبی را میتوان همسو با معنای لغوی ادب، معادل «تفسیر فرهنگی با رویکرد اجتماعی» در نظر گرفت؛ تفسیری که ناظر به عناصر خاص فرهنگ زمان نزول یا ویژگیهای فرهنگی برجسته یا غالب یا خاص آن زمان باشد، بنابراین معنای صحیح قرآن، واژه به واژه، همان گونه که نخستین مخاطبان قرآن، آن را میفهمیدند، باید تعیین گردد که اقتضائات خاصی دارد. نتیجه اینکه تفسیر ادبی معاصر با تفسیر ادبی سنتی که معطوف به ادبیات عرب و صنعت بلاغت است، تفاوت ماهوی داشته و به جهت ارزیابی دقیق آن میبایست مبانی و مولفهها و نیز زمینههای پیدایش آن بررسی گردد.همچنین وجود برخی ویژگیها آن را از تفسیر بیانی یا تاریخی متمایز می-کند.
کلیدواژهها [English]