2
عضو گروه علمی قرآن وحدیث / مرکز تخصصی تبلیغ حوزه علمیه قم
چکیده
چکیده تأثیر سیاست و فرهنگ بر علوم و فنون هر عصر، یک حقیقت انکارناپذیر است، علم تفسیرنویسی نیز به عنوان یکی از علوم رایج در میان مسلمانان از این قاعده مستثنی نیست، چراکه تفسیرنویسی لاجرم با علومی مانند حدیث، فقه، کلام، فلسفه و حتی علوم طبیعی گره خورده و ازآنجاکه این علوم در هر دوره رنگ و بوی مختص به خود را داشته و مفسرین هم که فرزندان زمانه خویشند، در بسیاری از موارد مکتب یا گرایش تفسیری خود را وامدار شرایط سیاسی و فرهنگی دانسته و آن را در فهم و تفسیر خویش از قرآن منعکس میکنند. دراینباره تفاوتی میان مفسرین فریقین نیست، لذا به دلیل اهمیت زیاد این موضوع و تأثیر مستقیمی که در برداشت و فهم مفسر از آیات قرآن دارد، در این کار تحقیقی سعی بر آن بوده که ضمن توجه به فضای سیاسی و فرهنگی جهان اسلام، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن بر رویکرد مفسران در تفسیرنویسی مورد واکاوی قرار گیرد. بدون شک این نوع نگاه بر تفاسیر دریچه های جدیدی را برای یافتن درک صحیحی از نوع تفسیرنویسی و مکتبهای تفسیری پیش روی محقق باز میکند. در این کار تحقیقی که همه اطلاعات آن به روش کتابخانه ای گردآوری و به صورت تحلیلی – توصیفی پردازش شده است، سعی بر آن بوده که با بررسی رابطه میان تحولات سیاسی - فرهنگی بر تفسیر قرآن، تصویر شفاف تری از علم تفسیر، تاریخ تفسیر و اثرگذاری یا اثرپذیری مفسران از سیاست و فرهنگ زمان ارائه شود.